یافته ها و بافته ها

یافته ها را باید "هضم" کرد و بافته ها را "نقد".

یافته ها و بافته ها

یافته ها را باید "هضم" کرد و بافته ها را "نقد".

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
۲۰
مرداد

بررسی اندیشه (فقهی - سیاسی) مکنون میرزای نائینی در «آستانه‌ی تجدد»

کتاب «آستانه ی تجدد»


«آستانه‌ی تجدد؛ در شرح تنبیه‌الامة و تنزیه الملّة» اثری نوانتشار از سوی نشر «نی» است. این کتاب از سوی داود فیرحی نگاشته شده است. در این اثر رساله «تنبیه الامة» مرحوم میرزا محمدحسین نائینی مورد بررسی نویسنده قرار گرفته است.
 
در بخشی از مقدمه فیرحی بر این کتاب می‌خوانیم: ««تنبیه الامة» و نویسنده ارجمندش نماد مکتبی فقهی - سیاسی شد که
بیان دینی از آزادی و دموکراسی در مذهب شیعه فراهم می‌کرد و یا حداقل مقدمات چنین مهمی را تدارک می‌دید. به همین دلیل است که «تنبیه‌الامة» در مرکز مناقشات معاصر ما، درباره استبداد و مردم‌سالاری از یک‌سو، و نوگرایی مذهبی و سکولار از سوی دیگر نشسته و در این چهار سوق، همزمان مورد توجه علاقه‌مندان به مذهب، دسیاست، تاریخ و ملیت قرار گرفت و «جاذبه و دافعه» پردامنه‌ای برانگیخت.»

به اعتقاد نویسنده این اثر پنج فصلی، بحران اندیشه و سیاست در ایران معاصر، و اهتمام و توسعه علوم انسانی در سطوح آموزش عالی، موجب اقبال روزافزون به تاریخ اندیشه سیاسی معاصر شده و بازهم «تنبیه‌الامة» نائینی چنان فشرده و دشوار است که خواننده و پژوهشگر امروز را با مشکلات مواجه می‌کند.

مولف در این کتاب کوشیده است با توضیح واژگان در کنار متن و شرح و تحشیه «تنبیه‌الامة» اندیشه مکنون در آن را بازگشایی کند و امکانات و تنگناهای این اثر مهم را در راستای رابطه دین و دموکراسی و به طور کلی دین و دولت مدرن آشکار سازد.

داود فیرحی در این کتاب ابتدا به زندگی نائینی پرداخته و در ادامه تقریظات آیات عظام محمد کاظم خراسانی و ملاعبدالله مازندرانی بر کتاب «تنبیه الامة» را در دسترس خوانندگان قرار داده است
 
«ماهیت حکومت» عنوان فصل نخست «آستانه تجدد» است. در این فصل اصل محدود بودن حکومت و درجه محدودیت حکومت بررسی و پیش‌روی خواننده قرار گرفته است.

«وجوب تحدید حکومت در عصر غیبت»، عنوان فصل دوم از این کتاب است. در این فصل مباحثی با عناوین «وجوب نهی از منکر»، «نیابت فقها در عصر غیبت» و «لزوم تحدید غصب و مشروط کردن حکومت» از سوی فیرحی طرح و مورد واکاوی قرار گرفته است.

کتاب حاضر، با بررسی «مشروطه و تحدید حکومت» در فصل سوم ادامه یافته است. حقیقت حکومت اسلامی، شورا در قرآن، نظارت مجلس بر قوه مجریه از جمله مباحث این اثر در فصل سوم است.

«شُبهه‌ها و پاسخ‌ها» عنوان فصل چهارم «آستانه تجدد» است. علاقه‌مندان در این فصل می‌توانند مباحثی درباره مغاطله درباره آزادی، مساوات و تعریف بدعت را از نظر بگذرانند.

«مشروعیت و شرایط مداخله مجلس» عوان فصل پایانی این اثر است. نویسنده در این فصل اجتهاد در سیاست، غیرت دینی و ملی، تطبیق دخل و خرج مملکت را بررسی کرده است.

«آستانه‌ی تجدد؛ در شرح تنبیه الامة و تنزیه الملّة» با تشریح قوای حافظ استبداد، راه‌های علاج قوه استبداد و علاج استبداد دینی به پایان رسیده است.
 
نشر «نی» «آستانه‌ی تجدد؛ در شرح تنبیه‌الامة و تنزیه الملّة» را در 611 صفحه، شمارگان هزار نسخه به بهای 40 هزار تومان منتشر و راهی بازار کتاب‌ کرده است.

منبع: ایبنا

  • سید حسن امین جواهری
۱۹
مرداد

تاسیس توحید


نَمرود با بُتانِ بُتْکَدِه هم قَسَم شد                همدوش با فیلان اَبرَهِه بر سَرَم شد


لشگری زِ آتیش همواره پَرتاب شد               نه سَنگی که آویزِ مِنقاره مُرغان شد


ابراهیمِ
دُرونم یکپارچه نار شد                     این آهِ وُجودم تمنّایه آب شد


افلاک به یکباره خُشکْ سال شد                  افکار به دنباله این بُرهان شد


خِلقَت مُلْکُ و فَلَک به دستِ او شد               فِطرَتِ اِنسُ و مَلَک به سَمتِ او شد


بُتْ شِکَنْ در طَلَبِ هو، فریادْ کُنان شد          بِشْکَستْ از تَبَرِ او، اصنامْ چُنان شد


با هِجرَتِ ازخود به خدا،سَعی و صفا شد       با صَبْرَتِ آزمون و بَلا، کعبه بنا شد


سنگهای طیور، در افق نِمودار شد               دستان نَمرود، تا ابد کوتاه شد



  • سید حسن امین جواهری
۱۸
مرداد

 ادل دلیل علی امکان شیء وقوعه!!

یکی از مغالطات رایج در کتب علمی و حتی در توجیهاتی که برای زندگانی روز مره داریم بکارگیری نابجا از مطلب «ادل دلیل علی امکان شئ، وقوعه» است. نمونه اش را در کتاب الموجز فی اصول الفقه سر بحث استعمال مشترک فی اکثر من المعنا دیدیم، که بحث سر استحاله و عدم استحاله این چنین استعمالی بود که اقتضای آن یک بحث کاملا عقلی است اما مولف محترم در استدلال خود، با استفاده از این مطلب «ادل دلیل علی امکان شئ، وقوعه» یک بحث کاملا عقلایی میکند!
وقتی کسی این چنین استعمالی را محال میداند هر آنچه که مولف در قوع، مواردی را می یابد مصداق نوع دیگری از استعمال قرار میدهد به این خاطر که برهان هر محدوده ای را که تعیین کند عُقلا در آن محدوده اعتبار میکنند.
مثل این میماند که در بحث اقسام اربعه وضع، با اینکه قسم چهارم محال عقلی میباشد، مواردی را برای آن قسم ذکر کنیم و سپس نتیجه بگیریم که محال نیست! قطعا این موارد واقع اند اما بالبرهان عقلی نمی توانند از مصادیق قسم رابع قرار بگیرند باید مصداق اقسام دیگر قرار بگیرند که برهانا اثبات شده اند و محال نیستند.
زیاده گویی شد اما لُبّ مطلب تفکیک حیث عقلانی و حیث وقوعی و در مرحله ی بعد رعایت ترتیب سیر از حیث عقلانی و سپس حیث وقوعی است زمانی که بالبرهان مطلبی انکار میشود نباید با یافتن مواردی در اطراف محیطمان به جنگ برهان برویم و خود را فریب دهیم! نسبت به برهان باید سر خضوع داشت و مواردی که می یابیم را حمل بر چیزی کنیم که برهان اجازه داده است. وقتی آیات قرآن خاضع اند نسبت به برهان دیگه توجیهات و دیدنی های ما از محیط پیرامون، نسبتش با برهان معلوم است!


پ.ن

شأن نزول: شیخی به «تبلیغی» برفت و توهم کرد که «تربیت» است استاد برافروخت و  به وی گفت وای بر تو گمانت چیست ز امر تربیت! من دانَمت که بهره ای ز تربیت نبرده ای از پیش!  بر لب شیخ خنده افتاد حسرت کنان گفت: عمریست کُنج مَدرس و مَعبد نشسته ای چه دانی که تبلیغ چیست کاش همره ما میشدی به تماشا، حال کمی بشنو ز خاطرات سفرم..
شیخ بگفت و بگفت و بگفت..
آهی کشید استاد و دفتر ببست که شاگرد بهره ای ز علم هم نبرده از پیش!

  • سید حسن امین جواهری
۱۷
مرداد

چیزی انکار نمی شود باید نوع نگاه به او عوض شود

تناقض

بزرگترین تحولات صعودی در ساحت اندیشه و عمل را کسانی رقم زده اند که این قانون را رعایت کردند «چیزی انکار نمی شود باید نوع نگاه به او عوض شود» بسیار شده گرفتار تناقض شده ایم و از آنجا که فطرت هیچ انسانی تناقض را نمی پذیرد به دنبال راه فراری میگردد که از گرفتار تناقض رهایی یابد. راحت ترین راهی که انسانها انتخاب میکنند انکار یکی از طرفین متناقضین است.. اما از گرفتار تناقض به گرفتار انکار روی آوردن، افتادن از چاهی به چاهی عمیقتر است..
مثالهای زیادی در ساحت اندیشه وجود دارد
مثل نزاع متکلمین در باب جبر و اختیار که معتزله و اشاعره هرکدام به انکار یک طرف روی آوردند در حالی که عدلیه بدون انکار طرفی، نگرشی نو را عرضه کردند که معروف به «امر بین امرین» شد.
مثل نزاع حکما در باب وحدت و کثرت که متفکرین را به انکار یک طرف مجبور کرد در حالی که صدرالمتالهین و شاگردان مکتب حکمت متعالیه بدون انکار طرفی، نگرشی نو را عرضه کردند که معروف به «تشکیک وجود» شد.
مثل نزاع سیاستمداران در باب حکومت مشروعه و حکومت مشروطه که روشنفکران و مذهبیون هر کدام به انکار یک طرف روی آوردند در حالی که امام خمینی بنیانگذار نظام امام و امت بدون انکار طرفی، نگرشی نو را عرضه کردند که معروف به «ولایت مطلقه فقیه» شد..
مثل نزاع مسلمین در باب اسلام رحمانی آمریکایی و اسلام شیعی انگلیسی که اعتدالیون و شیرازیون هرکدام به انکار یک طرف روی آوردند در حالی که حزب الله بدون انکار طرفی، نگرشی نو را عرضه کردند که معروف به «اسلام ناب محمدی» شد
توضیح هرکدام رساله ای طولانی می طلبد.
منظور این است که جوامع در نگاه عوامانه ی خود به مسائل پیرامونی، -مثل مساله ی «حجاب و نقش اجتماعی زنان» مساله ی «تسلیم سازشکارانه و تحریم ظالمانه» و... - دچار تناقض میشوند و اگر عرصه برای «منکرین» فراهم شود و پاسخ خود به این مسائل را پیش پای مردم قرار دهند نه تنها جامعه از این گرفتاری رها پیدا نمیکند بلکه انسجام جامعه را هم برهم میزند چرا که انکار، همیشه همراه تکفیر و نفی دیگری بوده و با ورود به بدنه ی مردم، جامعه را از یکپارچگی خارج میکند. پس بهتر است با شناسایی این چنین تناقضاتی، تلاش کنیم بدون انکار و تکفیر، نگرش تازه ای را ارائه دهیم تا جامعه با رفع این تناقض، مسیر تعالی و رشد را طی کند.
میتوان «اقتصاد مقاومتی» را پاسخی دانست برای تناقضی که آمریکاییان پیش پای نظام جمهوری اسلامی ایران گذاشتند یعنی «تسلیم سازشکارانه و تحریم ظالمانه»، که از سوی رهبری طرح شده و موجبات تحولات مترقی را برای جامعه فراهم میکند.

  • سید حسن امین جواهری